نقش معلم در تعلیم و تربیت
https://www.yassell.ir
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
نقش معلم در تعلیم و تربیت
دسته بندی : سایر,,
  • بازدید : (1801)

بیش از سه دهه است که کشور محبوب ما در آتش جنگ تبعیض و تعصب می سوزد. که در نتیجه پیامدهای جنگ تمام ساختارهای اقتصادی، فرهنگی ... کشور ما نابود گردید. و با رویکار آمدن نظام جدید سیاسی که بیش از شش سال، از حیات آن می گذرد کارهای قابل توجه و درخور ملت عزا دیده ما در تمام عرصه ها به ویژه عرصه فرهنگی و آموزشی با وجود حمایت گسترده جهانی از روند جاری سیاسی در کشور ما انجام نگرفته است. علیرغم اینکه همه به این واقعیم که فقر فرهنگی ریشه کلیه مشکلاتی است که از گذشته های دور تا امروز در میهن ما جریان داشته و دارد در آن نهفته است. و اولیای امور می بایست به معلم و مدرسه بیش از گذشته و بیش از همه چیز توجه بیشتری نموده و بهای بیشتری قایل شوند. در دنیای امروز تعلیم و تربیت به عنوان یک صنعت بزرگ و به صورت یک نهاد اساسی اجتماعات بشری پذیرفته شده است. و این معلم است که می تواند اشخاصی را برای فردای جامعه بار آورد که ذهن و فکرشان عاری از هر گونه تبعیض و تعصب نسبت به همنوعانش باشد . جهان امروز ما با گذشته ده یا بیست سال قبل تفاوت فاحشی دارد پیشرفت های سریع علمی و تکنولوژی نوین جهان مان را به دهکده ای جهانی تبدیل کرده است. و موجودیت ما دیگر به کشور ما یا محلی که در آن زندگی می کنیم خلاصه نمی شود بلکه ما یک شهروند جهانی هستیم که می بایست از موقف خود آگاه باشیم. مقتضیات حفظ بقای اجتماع به عنوان واحدی متشکل و زنده ایجاب می کند که این صنعت همه جامعه را فرا گیرد و آنان را به گونه ای پرورش دهند تا برای خدمت و زندگی در اجتماع آماده و مجهز شوند، تا بتوانند نقش اساسی خود را در کلیه عرصه ها ایفا نمایند.

 

 

 چرخ های عظیم صنعت آموزش و پرورش با تمام پیشرفت های تکنولوژی که دارد به دست توانای معلم به گردش در می آید. تحول کیفی در امر تعلیم و تربیت می تواند با تکیه بر نوسازی ارزش های فرهنگی و تکنولوژی آموزشی از دانش آموزان امروز انسان های والا بار آورد و آنان را در حداعلای علم و دانش پرورش دهد . انسانی که بتواند با پشتوانه علمی و اندوخته های تجربی دوران تحصیل مبنی براساس دلسوزی و احساس مسئولیت ماشین های فردا را به کار اندازد و با استفاده از امکانات صنعتی عصر جدید موجبات رفاه و پیشرفت جامعه افغانستان را فراهم کند، از مقام برازنده ای برخور دار است. در این زمان که کشور ما در مرحله خاصی از حیات اجتماعی و سیاسی خود قرار گرفته است. تعلیم و تربیت از اهمیت ویژه ای برخور دار است و مسئولیت معلمان در امر پیشبرد اهداف مقدس تعلیم و تربیت حائز اهمیت فراوان است، چون در شرایط عصر حاضر پاسداری از میراث های فرهنگی و تلفیق هدف های آموزش و پرورش با آرمان های ملی و در کل بشری و شناخت عوامل بنیادی تربیت نسل ها به نقش اساسی معلم در پیشبرد تعلیم و تربیت در جامعه رنگ و جلای مخصوصی بخشیده که دیگر مسئله حرمت و احترام او از حد توصیف شاعران و نویسندگان گذشته و به توسعه و رشد اقتصادی کشور کشیده شده است و هیچ وسیله دیگری نمی تواند از این لحاظ جای او را بگیرد و معلم همواره به عنوان موثر ترین عامل تعلیم و تربیت مقام شامخ خود را حفظ خواهد کرد.
معلم را اگر دریابیم
هر سال با آغاز مهر ماه دانش آموزانی را می بینیم که کتاب در دست در راه خانه و مدرسه اند. به چهره ها که نگاه می کنی در می یابی که دل مشغولی های فراوانی دارند که کم رنگ ترین آنها درس و آموختن است. صبح ها که راهی محل کار ( مدرسه) هستم می بینم، بیشتر آنها با چهره هایی خسته و خواب آلود با قدم هایی سنگین به سمت مدرسه در حرکت اند و می تواند فهمید که آنها تا دیر وقت بیدار بوده اند، درکلاس در حالت های یاد شده به اوج خود می رسند و در آنجا سخت ترین کارها گوش کردن است و نایاب ترین چیزها تمرکز و توجه به کلاس! نوشته زیر سعی دارد عواملی را که برتربیت و یادگیری فرد ( در اینجا دانش آموز) تأثیر دارند را بر شمارد و به برخی از دلایل ناکارایی آنها در نظام آموزشی ما اشاره کند و البته منجر به انتقاد محض نشود و طبق روال راهکارهایی را برای حل مشکل طرح کند. همانگونه که می دانیم روانشناسان تربیتی و صاحب نظران این نحله سه عامل را برتربیت و یادگیری انسان موثر می دانند که به تعبیری معروف به مثلث تربیت هستند: خانواده ، مدرسه و جامعه
البته از چندین سال به این سو وراثت یا ژنتیک را به عنوان عامل چهارم تربیت نام برده اند و به علت این که ما مبنا را بررسی رفتار پس از تولد در نظر گرفته ایم از آن صرف نظر می کنیم. حال باید ببینیم که این سه عامل در چه وضعیتی هستند و چرا نتوانسته اند کار کردی قابل قبول داشته باشند. می دانیم که قویترین و موثرترین عامل از بین رفتن عوامل یاد شده خانواده است. با توجه به آنچه که اکنون می بینیم و وضعی که خانواده با آن درگیر است این عامل موثر در حال حاضر براثر مشکلات فراوان دچار چالش جدی شده است.
به گفته روانشناسان مکانیسم سیر نیازها مادامی که درگیر نیازهای سطح پایین یا نیازهای فیزیولوژیکی شامل : گرسنگی ، تشنگی ، سرپناه و ... است دیگر مجالی برای پرداختن به نیازهای سطح بالا مثل نیاز به تعلق و دوستی، نیازهای شناختی و در عالی ترین سطح نیاز به خود شکوفایی و کمال ندارد. سرنوشت جامعه از پیش روشن است چون سلول های آن که همانا خانواده است دچار کم کاری و ناکارآمدی است. حال به عامل سوم که مدرسه است می پردازیم . مدرسه دارای مداری است که به گرد آن می چرخد و بی شک آن مدار معلم است. اما علیرغم نقش تعیین کننده معلم در مدرسه هنوز آن چنان که باید به این عامل مهم بهای لازم داده نشده است. به عنوان نمونه، در سال های اخیر طرحی تحت عنوان نظام هماهنگ پرداخت مطرح شده و دو دولت و دو مجلس پیرامون آن به بحث و رایزنی نشسته است، اما طرح همچنان بلاتکلیف در دالان های تصمیم گیری گم شده است. با توجه به مجموعه عوامل تأثیرگذار برعامل اصلی مدرسه یعنی معلم در می یابیم که دیگر دغدغه معلم مطالعه و به روز کردن اطلاعلاتش نیست. بلکه دغدغه او برابر کردن مخارج زندگی با در آمد است.
نکته مهم و در خور توجه آن است که در بسیاری از کشورها در راستای بها دادن به شأن ، جایگاه و ارزش معلم و تأمین حقوق مادی و معنوی او، میزان حقوق معلمان به اندازه ای است که همواره برای دست یازیدن به اجرای نظام هماهنگ پرداخت، سعی برآن است که میزان دریافتی دیگر حقوق بگیران هم سطح حقوق معلمان شود، اما در کشور ما سالهاست ، بحث و بررسی برای افزایش حقوق معلمان برابر سطح حقوق کارمندان بعضی از دستگاه ها و سازمان ها ادامه دارد، اما هنوز به نتیجه نرسیده است. سوای این ، از کمبودهای محسوس جامعه ما، جا نیفتادن مقوله تحقیق و پژوهش است. به طوری که اغلب دانشجویان روش های انجام صحیح یک تحقیق را نمی دانند و این کاستی ریشه در مدارس دارد. برای برطرف کردن این کمبود باید فعالیت های تحقیقاتی و پژوهشی به طور اصولی در مدارس رواج یابد.
نکته دیگر توسعه ورزش به شکل اصولی و پایدار در مدارس است. بخشی از ناکامی های ورزشی در سطح کلان ناشی از بها ندادن به امر ورزش در مدارس است و برای جبران این کمبود، راهی جز، اختصاص بخشی از بودجه های کلان ورزشی به مدارس وجود ندارد . گنجاندن  برنامه های تفریحی و هنری، ایجاد تغییر در کتاب های درسی و خارج کردن آنها از حالت انتزاعی و سوق دادن محتوای کتاب ها به سمت خلاقیت پروری و ایجاد روحیه پرسشگری ، مشارکت دادن بدنه آموزش در تصمیم گیری و ایجاد فضای تعاملی و ... از جمله پیشنهاداتی است که می تواند به سهم خود ، تحولات چشمگیری در برنامه های آموزش و پرورش به ویژه در سطح مدارس به وجود بیاورد.
یک معلم ، معلم است
یک معلم، معلم است با تمام معنایش. حتی اگر خواست کالایی بخرد، برای تخفیف گرفتن نمی گوید من معلم هستم، تا فروشنده بگوید ای بیچاره بدبخت معلم.
یک معلم ، اگربه علت رعایت نکردن مقررات ( که در شأن او نیست) توسط پلیس جریمه شد. نمی گوید معلم هستم تا شاید بخشیده شود، پلیس هم مجبور شود تا به او بگوید تو باید الگوی جامعه باشی. 
یک معلم اگر خواست جایی خطای خود را توجیه کند و عیب خود را بپوشاند ، نمی گوید که معلم هستم.
یک معلم در سر کلاس از مشکلات و از بدبختی خود سخن نمی گوید ، تا خود را پیش دانش آموزان تحقیر کند.
یک معلم سر کلاس از بی فایده بودن درس و سواد و تحصیل سخن نمی گوید تا تیشه به ریشه خود بزند.
یک معلم در امتحانات دانشگاهی و ضمن خدمت تقلب نمی کند، تا بتواند به دانش آموزان خود بگوید تقلب نکنید.
یک معلم کمبود حقوق خود را ( علیرغم کوتاهی های صورت گرفته) بهانه ای برای زیر پا گذاشتن وجدان کاری خود نمی کند تا بتواند الگوی وجدان کاری باشد.
یک معلم هنگام بروز مشکل با اولیاء دانش آموزان ، پیشداورانه خود را برحق نمی پندارد تا بتواند با آنها منطقی برخورد نماید.
یک معلم به دانش آموزان و اولیای آنها احترام می گذارد ، تا معتقد به آزادی و ارزش انسانی شود و آن را گسترش دهد.
یک معلم به کامپیوتر و اینترنت تسلط پیدا می کند تا نسبت به پیشرفت روز افزون دانش آموزان در این زمینه کم نیاورد.
روش های تدریس خلاق
خلاقیت به معنای خلق و آفرینش اندیشه ها، ایده ها، افکارنو و بدیع، متفاوت نگریستن به امور، عبور از مرز دانسته های محدود به حیطه نادانسته های نامحدود و کشف و ابداع راه حل های جدید برای حل یک مسأله است ...
روش های عملی پرورش خلاقیت
هر یک از این روش ها می تواند خلاقیت دانش آموزان را پرورش دهد. در بهره گیری از این روش ها باید به ویژگی های روش خلاق توجه کرد.
1- داستانگویی و قصه نویسی
2- شرح حال نویسی و انشا نویسی
3- امور هنری از قبیل نقاشی
4- بیان شرح حال و زندگی بزرگان
5- استفاده از روش های تدریس متنوع
در تدریس موارد مختلف ، هیچ گاه نباید از روش و الگوی واحدی استفاده کرد.  افکار قالبی را در کودکان ایجاد نکنید و پرسش و پاسخ ها باید در کلاس درس ، آزاد باشند نه قالبی و محدود.
6- ایجاد فرصت برای یادگیری اکتشافی
7- تشویق دستاوردهای خلاق کودکان
ادامه دارد ....



برچسب ها : ,,,,
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید: برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: